ترکیب جمعیتی
این جمعیت عظیم خروشان ترکیبی بس شگفت دارد:
مردمانی از همه ملیتها: از کشورهای عربی، مانند سوریه و لبنان، قطر و کویت و یمن و بحرین و حجاز، از همه استانهای کشور ایران، از اروپا و آفریقا، از شرق آسیا، پاکستان و هند و …
مرد و زن و کوچک و بزرگ، پیرمردها و پیرزنهای ناتوان و برخی کسان دیگر که علیرغم نقص جسمانی با مشقت مضاعف یا با عصا و ویلچر در این مسیر حضور داشتند …
خانوادههایی که نوعا کودکان خود را هم همراه آورده بودند. کودکانی در کالسکه و کودکانی که بخشی از مسیر را میدویدند و… تکان دهندهتر: کودکانی در آغوش مادران و پدران در این مسیر پرتعب …
خانوادههایی که یک دام مانند گوسفند یا بزغالهای نیز همراه خود کرده و به دنبال میکشیدند تا در منای عشق قربانیاش کنند،
کسانی علم به دوش: با نوشتههایی مانند لبیک یا حسین، یا اباعبدالله، یا اباالفضل العباس، و …
و بسیاری با پای برهنه …
همگی در این سفر تمرین اقتدا به حسین بن علی ع میکنند؛ در بریدن از همه داراییها و سرمایهها و در این که برخورداریهای خود را یکسر در طبق اخلاص نهند و سرافکنده و شرمسار از این که بیش از این در چنته ندارند به سوی محبوب تقدیم سازند …
همگی در این سفر تمرین هجرت میکنند، یا نه … هجرت کردهاند. هجرت به معنای ترک است. گاهی این هجرت ترک خانه و دیار و سرزمین است، گاهی ترک راحت و آسایش، گاهی ترک زن و فرزند و دوست و … خلاصه همواره ترک تعلقات…
و من یخرج من بیته مهاجرا الی ا لله و رسوله ثم یدرکه الموت فقد وقع اجره علی الله
فاصله میان نجف و کربلا حدود ۸۰ کیلومتر است. تیرهای برق در وسط مسیر جایگاه دقیق زائر را مشخص میکنند. بیش از ۱۴۰۰ تیر که میان آنها حدود ۵۰ متر فاصله است و بر روی هریک شمارهای درج شده که قرارگاه کاروانها را مشخص میکند.
در میانه این مسیر مردمی عاشق در حرکتاند؛ سرهایی در گریبان و چشمهایی خیره و مدهوش، برخی ذکر بر لب و اشک بر گونه، برخی دست بر سینه و زمزمهخوان، برخی نالان و گریان، برخی سینه زنان و هروله کنان، برخی در حال گفتگو … کاروانهایی که به صورت گروهی نوحهای میسرایند و کسانی که به آهنگ روضهای سینه میزنند.
سید الشهدا را مصباح الهدی و سفینه النجاه نامیدهاند. یعنی هم چراغ هدایت است و هم کشتی نجات، هم جاده را مینمایاند و هم به خوبی میرساند. هم راهنمایی میکند و هم راهبری. هم نسخه است و هم درمان. هم باید به او نگاه کنی و درس بیآموزی هم باید به او دل بدهی و در کشتی هدایتش بنشینی تا تو را به آنجا که خاطر خواه اوست بکشد.
اشک بر حسین مایه طراوت جان است و نشاط روح. اندوه حسین شادی میآفریند و عزای او آرامش میزاید نه که غصه و افسردگی بیفزاید. با این ناله و سوگ ارتباط با عالمی برقرار میشود که انسان اساسا متعلق به آن است. همان نیستانی که عهد ازل در آن بسته شده است و همان باغ ملکوتی که مرغ دل در آن بار آمده است.
این اشک و ناله بر هزار قهقهه که از سر غفلت و غرور برآمده ترجیح دارد و دلهای غمزده را شادتر و لطیفتر میگرداند. بر خلاف شادیهای کاذب مادی که از غفلت و لغو و لهو و لعب پدید میآید و انسان را از قرارگاه خود دورتر میکند و غصه نهانی انسان را بیشتر میسازد، شعف و ابتهاج و طراوتی که از این ارتباط حاصل میشود، یک شادی حقیقی است البته به ظاهری از مقوله اشک و ناله و آه که مبدأ و منتهی و مسیر را بازگو میکند و انسان را در جایگاه انسانی خود مستقر میگرداند.
شاید اگر این مسیر طولانی را همه از سنگهای معدنی گرانقیمت بلکه از طلا بپوشانند قدر و منزلت و ارزش آن را ادا نکرده و حقش به جا نیاورده باشند. نه «شاید» که بیتردید …
اما خدا کند این مسیر را همین گونه نگاه دارند تا طبیعت عاشورای ۶۱ هجری دست ناخورده تداعی شود و مظلومیت کاروان حسین بیتحریف انتقال یابد. این مسیر را همین گونه نگاه دارند تا گرد و غبار کربلا بر سر و صورت و لباس زائران نشیند و قدر و منزلت آن را بیشتر گرداند.
این مسیر مسیری است که زمانی حسین و زینب و عباس و اکبر و قاسم و کسانی که سیدالشهدا برترین اصحاب و شایستهترین یاران تاریخ خواندشان از آن عبور کردهاند و امروز نیز بی شک قدمگاه امام زمان است. اگر امام عصر همه ساله در مراسم حج حضور دارد و جمعیت بیتاب امت اسلامی را میزبانی میکند بیتردید در میان این جمعیت گسترده شیعه حضور دارد و میزبانی آنان را بر عهده گرفته است. مگر نه این که عنایت خدا به زائران حسین بیش از زائران خانه خود در مکه مکرمه است؟
محمد عالمزاده نوری / اربعین ۱۴۳۳ زمستان ۱۳۹۰
منبع: اربعین حسینی http://arbaeen.net/
انتشار مطالب فقط با ذکر منبع مجاز می باشد
دیدگاه بگذارید