بخشی از بیانات رهبری در دیدار فرمانده و پرسنل نیروى هوائى ارتش جمهورى اسلامى ایران
۱۹/ ۱۱/ ۱۳۸۸
بسم الله الرحمن الرحیم
این روزها، روزهاى دهه ى آخر صفر است؛ روزهاى بعد از اربعین است. اگر نگاهى کنیم به تاریخ صدر اسلام، این روزها روزهاى زینب کبرى (سلامالله علیها) است. آن کارى هم که زینب کبرى (سلامالله علیها) کرد، یک کارِ از همین جنس بود؛ یعنى کارى محضاً براى خداى متعال، در دل خطرها و محنتها و زحمتها؛ یک ابراز وجود معنوى و الهى دین در چهره ى مصمم زینب کبرى (سلامالله علیها). خوب است بدانیم و بفهمیم حروف تاریخ گذشته ى بسیار ارجمندى را که تا امروز منشأ برکات فکرى و معرفتى شده است و إن شاء اللَّه تا آخر دنیا هم خواهد بود.
زینب (سلام الله علیها)، هم در حرکت به سمت کربلا، همراه امام حسین؛ هم در حادثه ى روز عاشورا، آن سختىها و آن محنتها؛ هم در حادثه ى بعد از شهادت حسین بن على (علیهالسّلام)، بىسرپناهى این مجموعه ى به جا ماندهى کودک و زن، به عنوان یک ولىّ الهى آنچنان درخشید که نظیر او را نمى شود پیدا کرد؛ در طول تاریخ نمى شود نظیرى براى این پیدا کرد. بعد هم در حوادث پى درپى، در دوران اسارت زینب، در کوفه، در شام، تا این روزها که روز پایان آن حوادث است و شروع یک سرآغاز دیگرى است براى حرکت اسلامى و پیشرفت تفکر اسلامى و پیش بردن جامعه ى اسلامى. براى خاطر همین مجاهدت بزرگ، زینب کبرى (سلامالله علیها) در نزد خداوند متعال یک مقامى یافته است که براى ما قابل توصیف نیست.
شما ملاحظه کنید؛ در قرآن کریم، به عنوان یک نمونه ى کامل ایمان، خداى متعال دو زن را مثال مىزند؛ به عنوان نمونه ى کفر هم دو زن را مثال مى زند. «ضرب اللَّه مثلا للّذین کفروا امرأت نوح و امرأت لوط کانتا تحت عبدین من عبادنا»؛ که این دو مثال، مربوط است به زنانى که نمونه ى کفرند. یعنى به عنوان نمونه، از مردان مثال نمى آورد؛ از زنان مثال مى آورد؛ هم در باب کفر، هم در باب ایمان. «و ضرب اللَّه مثلا للّذین آمنوا امرأت فرعون»؛ یکى زن فرعون را به عنوان نمونه ى کامل ایمان مثال مى آورد، یکى هم حضرت مریم کبرى؛ «و مریم ابنت عمران».
یک مقایسه ى کوتاه بین زینب کبرى و بین همسر فرعون، عظمت مقام زینب کبرى را نشان مى دهد. در قرآن کریم، زن فرعون نمونه ى ایمان شناخته شده است، براى مرد و زن در طول زمان تا آخر دنیا. آن وقت مقایسه کنید زن فرعون را که به موسى ایمان آورده بود و دلبسته ى آن هدایتى شده بود که موسى عرضه مى کرد، وقتى در زیر فشار شکنجه ى فرعونى قرار گرفت، که با همان شکنجه هم- طبق نقل تواریخ و روایات- از دنیا رفت، شکنجه ى جسمانى او، او را به فغان آورد: «اذ قالت ربّ ابن لی عندک بیتا فی الجنّه و نجّنی من فرعون و عمله»؛ از خداى متعال درخواست کرد که پروردگارا! براى من در بهشت خانهاى بنا کن. در واقع، طلب مرگ مى کرد؛ مى خواست که از دنیا برود. «و نجّنی من فرعون و عمله»؛ من را از دست فرعون و عمل گمره کننده ى فرعون نجات بده. در حالى که جناب آسیه- همسر فرعون- مشکلش، شکنجه اش، درد و رنجش، درد و رنج جسمانى بود؛ مثل حضرت زینب، چند برادر، دو فرزند، تعداد زیادى از نزدیکان و برادرزادگان را از دست نداده بود و در مقابل چشم خودش به قربانگاه نرفته بودند. این رنجهاى روحى که براى زینب کبرى پیش آمد، اینها براى جناب آسیه- همسر فرعون- پیش نیامده بود. در روز عاشورا زینب کبرى این همه عزیزان را در مقابل چشم خود دید که به قربانگاه رفته اند و شهید شده اند: حسین بن على (علیه السّلام)- سیّدالشّهداء- را دید، عباس را دید، على اکبر را دید، قاسم را دید، فرزندان خودش را دید، دیگرِ برادران را دید. بعد از شهادت، آن همه محنتها را دید: تهاجم دشمن را، هتک احترام را، مسئولیت حفظ کودکان را، زنان را. عظمت این مصیبتها را مگر مى شود مقایسه کرد با مصائب جسمانى؟ اما در مقابل همه ى این مصائب، زینب به پروردگار عالم عرض نکرد: «ربّ نجّنی»؛ نگفت پروردگارا! من را نجات بده. در روز عاشورا عرض کرد: پروردگارا! از ما قبول کن. بدن پاره پاره ى برادرش در مقابل دست، در مقابل چشم؛ دل به سمت پروردگار عالم، عرض مى کند: پروردگارا! این قربانى را از ما قبول کن. وقتى از او سؤال مى شود که چگونه دیدى؟ مى فرماید: «ما رأیت الّا جمیلا». این همه مصیبت در چشم زینب کبرى زیباست؛ چون از سوى خداست، چون براى اوست، چون در راه اوست، در راه اعلاى کلمه ى اوست. ببینید این مقام، مقام چنین صبرى، چنین دلدادگى نسبت به حق و حقیقت، چقدر متفاوت است با آن مقامى که قرآن کریم از جناب آسیه نقل مى کند. این، عظمت مقام زینب را نشان مى دهد. کار براى خدا اینجور است. لذا نام زینب و کار زینب امروز الگوست و در دنیا ماندگار است. بقاى دین اسلام، بقاى راه خدا، ادامه ى پیمودن این راه به وسیله ى بندگان خدا، متکى شده است، مدد و نیرو گرفته است از کارى که حسین بن على (علیه السّلام) کرد و کارى که زینب کبرى کرد. یعنى آن صبر عظیم، آن ایستادگى، آن تحمل مصائب و مشکلات موجب شد که امروز شما مى بینید ارزشهاى دینى در دنیا، ارزشهاى رائج است. همه ى این ارزشهاى انسانى که در مکاتب گوناگون، منطبق با وجدان بشرى است، ارزشهائى است که از دین برخاسته است؛ اینها را دین تعلیم داده است. کار براى خدا خاصیتش این است.
دیدگاه بگذارید