بخشی از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در صحن جامع رضوى
۰۱/ ۰۱/ ۱۳۸۵
بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاه و السّلام على سیّدنا و نبیّنا ابى القاسم محمّد و على آله الأطیبین الأطهرین المنتجبین الهداه المهدیّین المعصومین سیّما بقیه اللّه فی الأرضین.
امسال با تقارن عید نوروز با اربعین حسینى، عید و آغاز سال نو ما، رنگ حسینى گرفت و با نام حسین بن على (علیهالسّلام) سرور آزادگان جهان و سید شهیدان، رونق یافت. چه آمدن خاندان پیغمبر در روز اربعین به کربلا- که بعضى روایت کرده اند- درست باشد یا درست نباشد، ظاهراً در این تردیدى نیست که جابر بن عبد اللّه انصارى به همراه یکى از بزرگان تابعین- که نام او را بعضى عطیه گفته اند، بعضى عطاء گفته اند و احتمال دارد عطیه بن حارث کوفى حمدانى باشد؛ به هرحال یکى از بزرگان تابعین است که در کوفه ساکن بوده- این راه را طى کردند و در این روز بر سر مزار شهید کربلا حاضر شدند. شروع جاذبه ى مغناطیس حسینى، در روز اربعین است. جابر بن عبد اللّه را از مدینه بلند مى کند و به کربلا مى کشد. این، همان مغناطیسى است که امروز هم با گذشت قرنهاى متمادى، در دل من و شماست. کسانى که معرفت به اهل بیت دارند، عشق و شور به کربلا همیشه در دلشان زنده است. این از آن روز شروع شده است. عشق به تربت حسینى و به مرقد سرور شهیدان- سیّدالشّهداء-.
جابر بن عبد اللّه جزو مجاهدین صدر اول است؛ از اصحاب بدر است؛ یعنى قبل از ولادت امام حسین، جابر بن عبد اللّه، در خدمت پیغمبر بوده و در کنار او جهاد کرده است. کودکى، ولادت و نشو و نماى حسین بن على (علیه السّلام) را به چشم خود دیده است. جابر بن عبد اللّه به طور حتم بارها دیده بود که پیغمبر اکرم، حسین بن على را در آغوش مى گرفت، چشمهاى او را مى بوسید، صورت او را مى بوسید، پیغمبر به دست خود در دهان حسین بن على غذا مى گذاشت و به او آب مى داد؛ اینها را به احتمال زیاد جابر بن عبد اللّه به چشم خود دیده بود. جابر بن عبد اللّه به طور حتم از پیغمبر به گوش خودش شنیده باشد که حسن و حسین سرور جوانان اهل بهشت اند. بعدها هم بعد از پیغمبر، موقعیت امام حسین، شخصیت امام حسین- چه در زمان خلفاء، چه در زمان امیر المؤمنین، چه در مدینه و چه در کوفه- اینها همه جلو چشم جابر بن عبد اللّه انصارى است. حالا جابر شنیده است که حسین بن على را به شهادت رسانده اند. جگرگوشه ى پیغمبر را با لب تشنه شهید کرده اند. از مدینه راه افتاده است؛ از کوفه، عطیّه با او همراه شده است. عطیه روایت مى کند که: «جابر بن عبد اللّه به کنار شط فرات آمد، آنجا غسل کرد، جامه ى سفید و تمیز پوشید و بعد با گامهاى آهسته، با احترام به سمت قبر امام حسین (علیه السّلام) روانه شد. آن روایتى که من دیدم اینطور است، مى گوید: وقتى به قبر رسید، سه مرتبه با صداى بلند گفت: «الله اکبر، الله اکبر، الله اکبر»؛ یعنى وقتىکه مى بیند که چطور آن جگرگوشه ى پیغمبر و زهرا را، دست غارتگر شهواتِ طغیانگران، اینطور با مظلومیت به شهادت رسانده، تکبیر مى گوید. بعد مى گوید: از کثرت اندوه، جابر بن عبد اللّه روى قبر امام حسین از حال رفت، غش کرد و افتاد. نمى دانیم چه گذشته است، اما در این روایت مى گوید، وقتى به هوش آمد، شروع کرد با امام حسین صحبت کردن: «السّلام علیکم یا آل الله، السّلام علیکم یا صفوه الله».
اى حسین مظلوم! این حسین شهید! ما هم امروز در اول این سال نو، از اعماق وجودمان عرض مى کنیم: «السّلام علیک یا ابا عبد اللّه، السّلام على الحسین الشهید». شهادت تو، جهاد تو و ایستادگى تو، اسلام را رونق داد و دین پیامبر را جان تازه بخشید. اگر آن شهادت نبود، از دین پیغمبر چیزى باقى نمى ماند. امروز دلهاى ما هم مشتاق حسین بن على (علیهالسّلام) و آن ضریح شش گوشه و آن قبر مطهر است. ما هم گرچه دوریم، ولى به یاد حسین بن على و به عشق او سخن مى گوییم. ما با خودمان عهد کرده ایم و عهد مى کنیم که یاد حسین، نام حسین و راه حسین را هرگز از زندگى خودمان جدا نکنیم. همه ى ملت ما، همه ى کشور ما، همه ى شیعیان عالم و بلکه همه ى آزادگان در سرتاسر جهان، یک چنین احساسى نسبت به حسین بن على (علیه السّلام) دارند.
دیدگاه بگذارید