بخشی از بیانات رهبری در دیدار با جمعى از مردم آذربایجان شرقى
۲۸/ ۱۱/ ۱۳۸۷
بسم اللَّه الرّحمن الرّحیم
اربعین در حادثه ى کربلا یک شروع بود؛ یک آغاز بود. بعد از آنکه قضیه ى کربلا انجام گرفت- آن فاجعه ى بزرگ اتفاق افتاد- و فداکارى بى نظیر ابا عبد اللَّه (علیه السّلام) و اصحاب و یاران و خانواده اش در آن محیط محدود واقع شد، حادثه ى اسارتها پیام را باید منتشر مى کرد و خطبه ها و افشاگرىها و حقیقتگوئى هاى حضرت زینب (سلامالله علیها) و امام سجّاد (علیه الصّلاه و السّلام) مثل یک رسانه ى پرقدرت باید فکر و حادثه و هدف و جهتگیرى را در محدوده ى وسیعى منتشر مى کرد؛ و کرد. خاصیت محیط اختناق این است که مردم فرصت و جرئتِ این را پیدا نمى کنند که حقایقى را که فهمیده اند، در عملِ خودشان نشان بدهند؛ چون اولًا دستگاه ظالم و مستبد نمى گذارد مردم بفهمند و اگر فهم مردم از دست او خارج شد و فهمیدند، نمى گذارد به آنچه فهمیده اند، عمل کنند. در کوفه، در شام، در بین راه، خیلىها از زبان زینب کبرى (سلام الله علیها) یا امام سجّاد (علیه الصّلاه و السّلام) یا از دیدن وضع اسرا، خیلى چیزها را فهمیدند، ولى کى جرئت مى کرد، کى توانائى این را داشت که در مقابل آن دستگاه ظلم و استکبار و استبداد و اختناق، آنچه را که فهمیده است، بروز دهد؟ مثل یک عقده اى در گلوى مؤمنین باقى بود. این عقده روز اربعین اولین نِشتر را خورد؛ اولین جوشش در روز اربعین در کربلا اتفاق افتاد.
مرحوم سید بن طاووس- و بزرگان- نوشته اند که وقتى کاروان اسرا، یعنى جناب زینب (سلام الله علیها) و بقیه در اربعین وارد کربلا شدند، در آنجا فقط جابر بن عبد الله انصارى و عطیه ى عوفى نبودند، «رجال من بنى هاشم»؛ عده اى از بنى هاشم، عدهاى از یاران بر گرد تربت سیّدالشّهداء جمع شده بودند و به استقبال زینب کبرى آمدند. شاید این سیاستِ ولائى هم که زینب کبرى اصرار کرد که برویم به کربلا- در مراجعت از شام- به خاطر همین بود که این اجتماع کوچک اما پرمعنا، در آنجا حاصل شود. حالا بعضى استبعاد کردند که چطور ممکن است تا اربعین به کربلا رسیده باشند. مرحوم شهید آیتاللَّه قاضى یک نوشته ى مفصلى دارد، اثبات مى کنند که نه، ممکن است که این اتفاق افتاده باشد. به هر حال آنچه در کلمات بزرگان و قدماء هست، این است که وقتى زینب کبرى و مجموعه ى اهل بیت وارد کربلا شدند، عطیه ى عوفى و جناب جابر بن عبد الله و رجالى از بنى هاشم در آنجا حضور داشتند. این نشانه و نمونه اى از تحقق آن هدفى است که با شهادتها باید تحقق پیدا مىکرد؛ یعنى گسترش این فکر و جرئت دادن به مردم. از همینجا بود که ماجراى توابین به وجود آمد؛ اگرچه ماجراى توابین سرکوب شد؛ اما بعد با فاصله ى کوتاهى ماجراى قیام مختار و بقیه ى آن دلاوران کوفه اتفاق افتاد و نتیجه ى در هم پیچیده شدن دودمان بنى امیه ى ظالم و خبیث بر اثر همین شد. البته بعد از او سلسله ى مروانى ها آمدند؛ اما مبارزه ادامه پیدا کرد؛ راه باز شد. این خصوصیت اربعین است. یعنى در اربعین افشاگرى هم هست، عمل هم هست، تحقق هدفهاى آن افشاگرى هم در اربعین وجود دارد.
سلام
مطلب شما در لینکدین کار شد.
لطفا لینک باکس طلبگیِ لینکدین را در پیوندهای وبلاگتون قرار بدید و تبلیغ کنید.
لینکدین کاری به جز فرستادن بازدید برای وبلاگ های مذهبی ندارد.