حرم امام حسین(ع) با این که در طول تاریخ از سوی حاکمان ستمگر و کژدینان مورد دشمنی قرار گرفته و بارها تخریب گردیده، اما همیشه به سرعت و به بهترین شکل از سوی مردم مسلمان بازسازی شده است.
اولین علامت بارگاه امام حسین(ع) از سوی قبیله بنیاسد که در نزدیکی کربلا سکنی گزیده بودند بنا نهاده شد. آنها مراسمی ویژه برای به خاک سپردن سید الشهدا(ع) برگزار کردند و علامتی بر قبر شریف وی گذاشتند که سایبانی کوچک بر قبر حضرتش بود. با بر سر کار آمدن مختار بن ابی عبیده ثقفی که حکومتش را به نام خونخواهی از قاتلان حسین(ع) در کوفه برقرار کرده بود، این بارگاه پیش از پیش مورد توجه قرار گرفت.
از آن به بعد شیعیان رهسپار زیارت قبر شریف امام حسین(ع) و اهل بیت و صحابه آن حضرت شدند و این قبر به قبلهگاهی برای شیعیان بخصوص در کوفه، مدائن و شهر بصره تبدیل شد و مختار در آن زمان بنایی در اطراف قبر شریف امام حسین(ع) ساخت و روستایی در آن منطقه تشکیل شد.
دشمنی خلفا و محبت مردم
حرم حسینی در طول تاریخ از یکسو همیشه مورد دشمنی خلفا و کژدینان و از طرف دیگر مورد علاقه مردم بوده است و در آغاز حکومت عباسیها، زمینه برای زیارت قبر شریف امام حسین(ع) از سوی مسلمانان فراهم شد و این روال ادامه داشت تا زمان هارونالرشید، پنجمین خلیفه عباسی که در سال ۱۹۳ هجری قبر شریف امام حسین(ع) و تمامی خانههای اطراف آن را ویران کرد.
پس از هارونالرشید، بنایی دیگر بر آرامگاه امام سوم شیعیان ساخته شد که تا سال ۲۳۳ هجری قمری یعنی به خلافت رسیدن متوکل عباسی بر جای ماند، اما متوکل عباسی پای خود را در همان مسیری گذاشت که هارونالرشید گذاشته بود و سیاست حکومت خود را، سیاست دشمنی با اهل بیت قرار داد. متوکل عباسی که عشق و محبت به حسین(ع) را ریشه در حب اهل بیت میدانست و طاقت دیدن افزایش زائران گسترده بارگاه امام حسین(ع) را نداشت، دستور منهدم ساختن قبر شریف امام حسین(ع) و تمامی خانههای اطراف آن را صادر کرد و زیارت امام حسین(ع) را ممنوع کرد.
متوکل عباسی تمام آن منطقه را زیر و رو کرد و سپس سراسر آن منطقه را پر از آب کرد. در تاریخ این واقعیت ثبت شده است که شخصی به نام «دیزج» که یهودیالاصل بود، مامور متوکل عباسی برای کشتن زائران امام حسین(ع) شده بود. این شخص ماموریت آن را داشت که هر زائری را که برای زیارت قبر امام حسین(ع) به آن مناطق پا میگذاشت، از دم تیغ بگذراند.
بعد از آن که متوکل عباسی در سال ۲۴۷ هجری به هلاکت رسید، بار دیگر بنای بسیار بزرگی بر مزار امام حسین(ع) ساخته شد به گونهای که این بنا آنقدر ارتفاع داشت که مردم از دور دست آن را تشخیص میدادند و برای زیارت به سوی آن رهسپار میشدند. از آن به بعد بسیاری از علویان توانستند خانههای خود را در نزدیکی قبر شریف امام حسین(ع) در کربلا بنا نهند که در راس آنان «ابراهیم المجاب بن محمد العابد بن الامام موسی بن جعفر(ع)» قرار داشت و او اولین علوی بود که در سرزمین کربلا سکنی گزید و این حادثه در سال ۲۴۷ هجری اتفاق افتاد.
کربلا از زبان مورخان
ابن بطوطه، تاریخدان بزرگ عرب اینچنین زیارت خود از کربلا را در سال ۷۲۶ هجری یا ۱۳۰۷ میلادی توصیف میکند: من در زمان حاکمیت سلطان سعید بهادرخان بن خدابنده عازم زیارت کربلا شدم.
این شهر، شهر کوچکی بود که اطراف آن را نخلستانهای بسیار زیبا فرا گرفته بود و رودخانه فرات خاک این شهر را به حاصلخیزترین خاک تبدیل کرده بود. این شهر، شهر بسیار زیبایی بود که بارگاه مقدس امام حسین(ع) به آن قداست و حرمتی دیگر میداد. هیچ کس وارد حرم امام حسین(ع) نمیشد، مگر آن که از درگاه وی رخصت میخواست. بارگاه این قبر شریف مزین به نقره بود و پردههای آن از حریر.
پدرو تکسرا، مورخ اسپانیایی که در سال ۱۶۰۴ میلادی و ۱۰۲۴ هجری از کربلا دیدن کرده بود، از این دیدار چنین میگوید: این شهر ۴۰۰۰ خانه دارد و ساکنان آن اکثرا عرب و نیز ایرانی و ترک هستند. بازارهای بسیار بزرگ و انبوهی دارد. در این شهر مکانهایی خاص ساخته شده است که به صورت رایگان به زائران این شهر غذا توزیع میکنند. حرم امام حسین از مهمترین مناطق کربلا به شمار میرود و مسلمانان از شهرهای مختلف راهی زیارت قبر امام حسین میشوند.
این مورخ اسپانیایی همچنین از ساقیان حرم امام حسین(ع) مینویسد که برای کسب ثواب و اجر الهی به صورت رایگان آب به مردم میدادند و نیز شبهای به شهادت رسیدن امام حسین(ع) را احیا میکردند؛ به گونهای که در این شبها به دلیل انبوهی تعداد زائران خیمههایی برای آنها در اطراف حرم بنا نهاده میشد.
نقشه ساختمان حرم امام حسین(ع)
محل دفن حضرت امام حسین(ع)، اکنون داراى سقفى است که روى آن صندوقی نهاده شده است. ضریح متبرک این بارگاه در میان روضه منوره قرار گرفته که همان نیز در بین مسجد (مسجد بالا سر و مسجد پشت سر) و در طرف پایین پا در زاویه روضه قبور شهداست. این مجموعه هماکنون حرم امام حسین(ع) را تشکیل مىدهد و حرم نیز میان رواق و رواق در وسط صحن است. ضریح مقدس در وسط واقع است و از نقره خالص ساخته شده که در پیش روى آن با طلا و به خط نسخ نوشته شده: «ولا تحسبن الذین قتلوا فى سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون» و در بالاى سر، «آیه نور» نوشته شده است. صحن مطهر حسین(ع) داراى هفت باب است که عبارتند از: باب قبله که ساعتى بر فراز آن نصب است، باب قاضىالحاجات، باب زینبیه که در حدود تل زینبیه قرار دارد، باب سلطانى، باب بازار بزازها، باب سدره که در شمال صحن بوده و به بازار و اطراف راه دارد و باب صافى که به در بینالحرمین نیز معروف است.
حضرت امام جعفر صادق علیهالسلام فرمود: «نماز در چهار مکان کامل خوانده می شود: مسجدالحرام (مکه)، مسجدالرسول(مدینه)، مسجد کوفه، و حرم امام حسین علیهالسلام.»
روز و کیفیت تدفین شهدای کربلا
در میان اقوال مورخان درباره تاریخ دقیق و چگونگی دفن حضرت سیدالشهداء و یاران باوفای آن حضرت اندک تفاوتی، دیده میشود.
شیخ مفید پس از ذکر اسامی ۱۷ نفر از شهیدان بنیهاشم که همگی از برادران و برادرزادگان و عموزادگان امام حسین(ع) بودند، میفرماید: آنان پایین پای آن حضرت در یک قبر (گودی بزرگ) دفن شدند که هیچ اثری از آن نیست و فقط زائران با اشاره به زمین در طرف پای امام(ع) آنان را زیارت میکنند و علی بن الحسین(ع) (علیاکبر) از جمله آنان است، برخی گفتهاند: محل دفن علیاکبر نسبت به قبر امام حسین(ع) نزدیکترین محل است.
شیخ همچنین میگوید:
پس از بازگشت عمر بن سعد از کربلا، جماعتی از بنیاسد که در غاضریه سکونت داشتند، آمده و بر پیکر امام حسین(ع) و یارانش نماز گذاردند و آن حضرت را همان جایی که الان قبر اوست، دفن کردند و علی ابن الحسین (علیاکبر ع) را در پایین پای پدر به خاک سپردند، سپس برای دیگر شهیدان از اهل بیت و اصحاب، حفیرهای کندند و همه آنان را در آن به صورت دسته جمعی دفن کردند و عباس بن علی(ع) را در راه غاضریه، در همان محلی که به شهادت رسید و اکنون قبر اوست به خاک سپردند.
به هر صورت مورخان در مورد روزی که پیکر مطهر شهدای کربلا دفن شده اند اختلاف نظر دارند. عدهای روز یازدهم و برخی دیگر هم روز سیزدهم محرم را زمان دفن شهدای کربلا بیان کرده اند. علما و مورخان اهل سنت، بالاتفاق بر این باورند که مراسم تدفین امام حسین(ع) و یارانش در روز یازدهم محرم سال شصت و یک هجری صورت گرفته است.
سرشناسترین مورخان شیعه نیز با اهل سنت، در این که روز یازدهم محرم زمان دفن شهدای کربلا توسط طایفه بنیاسد است، موافقند. شیخ مفید در ارشاد و سید بن طاوس در لهوف و ابن شهر آشوب در المناقب از جمله بزرگانی هستند که این نظر را تأیید کردهاند. از جمع روایات نقل شده در این کتب، چنین برمیآید که دفن شهدا در همان روزی انجام گرفته که عمر بن سعد از کربلا خارج شد؛ یعنی روز یازدهم. در این صورت دفن شهدا در عصر آن روز صورت پذیرفته است؛ چرا که بنابر نقل تاریخ عمر بن سعد بعد از ظهر روز یازدهم راهی کوفه شده بود.
بنا بر برخی اقوال، پس از رفتن ابن سعد و یارانش، جماعتی از بنیاسد که در نزدیکی کربلا منزل داشتند به صحنه کربلا وارد شدند و چون آن بدنهای پاک و مقدس را به آن وضع دیدند دانستند که این بدنها، اجساد مطهر حسین(ع) و یاران اوست، پس صدا به شیون و زاری بلند کردند و در شب موقعی که ایمن از دشمن بودند بر امام حسین(ع) و یارانش نماز گذاردند و آنها را دفن نمودند. امام(ع) را در موضع فعلی آن و علی اصغر را پایین پای آن حضرت(ع) دفن کردند، قبری هم برای اهل بیت امام(ع) حفر نمودند و قبری نیز برای یاران امام(ع) در پایین پای حضرت(ع) در نظر گرفتند و آنان را در آنجا به خاک سپردند. بدن مبارک عباس(ع) را نیز در همان قبری که فعلاً قبر او شناخته میشود و در همان جایی که به شهادت رسیده بود دفن نمودند.
برخی دیگر از مصادر شیعی چنین بیان داشته اند که: بنی اسد در دفن شهدای کربلا، متحیر و سرگردان بودند، چرا که کوفیان بین سرها و بدنهای شهدا جدایی انداخته بودند و بدنها قابل شناسایی نبودند.
شیخ مفید در این خصوص مینویسد:
«… گروهی از بنی اسد که در غاضریه بودند، نزد اجساد مطهر امام حسین(ع) و یارانش آمده و بر آنان نماز گذارده و آنان را دفن کردند، بدین ترتیب که حسین(ع) در همین جایی است که اکنون قبر شریف اوست و فرزندش علیاصغر کنار پای حضرت است. برای شهیدان (از خاندان و یاران آن بزرگوار که اطرافش به زمین افتاده بودند) گودالی در پایین پای حسین(ع) کنده و همگی را گردآورده و در آنجا دفن کردند، و عباس بن علی(ع) را در همانجا که کشته شده بود، سر راه غاضریه (جایی که اکنون قبر اوست) دفن نمودند».(۱)
بر اساس این دیدگاه امام سجاد(ع) اجساد شهدا را دفن نکرده است. افزون بر آن اهل بیت(ع) هنوز به سوی کوفه و شام حرکت نکرده بودند.
برخی باور دارند که امام سجاد(ع) و بنی اسد اجساد شهدا را دفن کردهاند. بنی اسد فردای عاشورا پس از رفتن سپاه عمر سعد، عدهای از آنان برای دفن شهدای کربلا آمدند،(۲) و چون اجساد را نمیشناختند، متحیّر بودند. در آن هنگام حضرت سجاد(ع) آمد و پیکر اهل بیت و اصحاب را یک به یک به آنان شناساندند و آنان در دفن شهدا، حضرت را یاری کردند و برای خویش افتخار آفریدند.(۳)
طرفداران این مبنا باور دارند که در روز یازدهم محرم در هنگام حرکت اهل بیت به سوی کوفه بدن شهدا دفن شده بودند. اینان در برابر این پرسش که چگونه امام سجاد(ع) که اسیر بود، اجساد را دفن کردهاند، میگوید: امام سجاد(ع) با بهرهگیری از امدادهای غیبی به طور معجزآسا شهدا را دفن نموده است.
مرحوم مجلسی میگوید:
از برخی راویان نقل شده که نزد امام رضا(ع) بودم. علی بن ابی حمزه وابن سراج و ابن مکاره وارد شدند. پس از سخنانی که میان آنان و امام درباره امامتش گذشت، علی بن ابی حمزه گفت: از پدرانت برای ما روایت شده که عهدهدار امر دفن امام، جز امام نمیشود. از امام پرسید: پس بگو حسین بن علی(ع) امام بود یا نه؟ گفت: امام بود. پرسید چه کسی عهدهدار کار او شد؟ گفت: علی بن الحسین(ع). پرسید او کجا بود؟ او که دست ابن زیاد اسیر بود! گفت: بیآنکه بفمند بیرون آمد و پدرش را دفن کرد و برگشت.
امام رضا(ع) فرمود: خدایی که میتواند امام سجاد(ع) را به کوفه ببرد تا پدرش را دفن کند، میتواند صاحب امر امامت را به بغداد برساند تا عهدهدار کفن و دفن پدرش شود و برگردد، در حالی که نه در زندان است نه اسیر.(۴)
مقرم نیز میگوید:
چون امام سجاد(ع) آمد، بنی اسد را دید که کنار کشتگان گرد آمدهاند و سرگردانند؛ نمیدانند چه کنند و کشتهها را نمیشناسند، چون بین بدنها و سرهای مقدس جدایی انداخته بودند و گاهی از بستگان آنان میپرسیدند.
امام سجاد به آنان خبر داد که برای دفن این اجساد پاک آمده است. آنان را با نام و مشخصات معرفی کرد. هاشمیان را از دیگران شناساندند. ناله و شیون برخاست و اشکها جاری شد و زنان بنی اسد مو پریشان کردند و سیلی به صورت زدند و بلند گریه کردند. به محل قبر آمد، کمی از خاکها را کنار زد. قبر حاضر و آماده و صندوقی شکافته آشکار شد. حضرت دستان خود را زیر کمر امام حسین(ع) گشود و گفت: بسم الله و بالله وعلى ملّه رسول الله، صدق الله ورسوله، ماشاء ولا حول ولا قوه إلاّ بالله العظیم. امام به تنهایی بیآنکه بنی اسد در این کار همراهیاش کنند پیکر مطهر را وارد قبر کرد و به آنان گفت: همراه من کسی هست که یاری میکند
چون او را در قبر نهاد، صورت بر آن رگهای بریده نهاد و گفت: خوشا سرزمینی که پیکر پاک تو را در بر گرفت! دنیا پس از تو تاریک است و آخرت با فروغ جمالت روشن است. اما شبِ بیداری و غم است و اندوهگین همیشگی، تا آنکه خداوند برای خاندان تو سرای آخرت را برگزیند که تو در آنی. سلام و رحمت و برکات الهی بر تو باد از من، ای فرزند رسول خدا!
و بر قبر نوشت: این قبر حسین بن علی بن ابی طالب است که او را لب تشنه و غریب شهید کردند.
آنگاه به طرف عمویش عباس رفت و او را در همان حال دید که فرشتگان آسمانها را دهشت زده، و حوریان بهشتی را گریان ساخته بود. خود را روی بدن مقدس او انداخت و رگهای بریدهاش را میبوسید و میگفت: پس از تو خاک بر سر دنیا! ای قمر بنیهاشم! از من سلام بر تو باد، ای شهید خدایی! رحمت و برکات الهی بر تو باد!
برای او نیز قبری گشود و به تنهایی او را وارد قبر کرد، همان گونه که برای پدرش کرد و به بنی اسد فرمود: با من کسانیاند که یاریام میکنند. آری، برای بنی اسد مجالی گذاشت تا در دفن شهدای دیگر مشارکت کنند. دو جا برای آنان تعیین کرد و فرمود دو گودال کندند؛ در اوّلی بنیهاشم را و در دیگری اصحاب را قرار دادند. اما حر ریاحی را قبیلهاش بردند، به جایی که هم اینک قبر اوست.
همچنین نقل است طایفه بنی اسد راضی نشدند که پسر عم خویش – حبیب بن مظاهر – با دیگر یاران امام(ع) دفن شود از اینرو او را در جایی جدا از دیگران و در محلی در بالا سر امام(ع) که امروز به قبر حبیب شناخته شده است دفن کردند.
________________________________________________________________
پینوشت
۱. ارشاد مفید، ص ۱۱۸.
۲. مروج الذهب، ج ۳، ص ۶۳.
۳. جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، ص ۷۷.
۴. بحار الانوار، ج ۴۲، ص ۱۸۷.
۵. مقتل الحسین، مقرم، ص ۴۶۹.
منبع: باشگاه خبرنگاران
دیدگاه بگذارید