اربعین حسینی
دوباره قافله آهنگ کربلا کردند
ز سینهها شرر ناله بر ملا کردند
به تربت شهدا ریختند اشک بصر
چو نی نوا همه در دشت نینوا کردند
گریستند بر آن لحظهای که یک یک را
به تازیانه از آن کشتگان جدا کردند
گهی به علقمه گاهی به جانب گودال
چه سعیها که در آن مروه و صفا کردند
گرفته دست دعا در کنار قبر حسین
به گریه عمه سادات را دعا کردند
برای یافتن قبر طفل شش ماهه
بسی طواف در اطراف خیمهها کردند
روان به جانب گودال قتلگاه شدند
کشیده چهره به خاک و خدا خدا کردند
ستاره بود که از دیده ریختند به خاک
شراره بود که بر آسمان رها کردند
گریستند چنان یاد ظهر عاشورا
که اربعین همه تکرار کربلا کردند
هزار مرتبه “میثم” به امتی نفرین
که بر پیمبر و اولاد او جفا کردن
سازگار
دیدگاه بگذارید