بسم الله الرحمن الرحیم
یا زینب (س) تو بودی که در اربعین کتاب سرخ شهادت را تفسیر کردی نامت بلند و جاودانه باد ای دخت گرامی و ستم کشیده امیر مومنان تو در آن روز خون به تماشای زیباترین جلوه های هستی ایستادی و با صلابت و استواریت در برابر فریبکاران تاریخ جلوه ی زیبا و ماندگاری خلق کردی علی وار خطبه خواندی و غرور جاهلی امویان را در هم شکستی و کاخ ستم یزیدیان را متزلزل ساختی این تو بودی که با اسارت آزادی بخش خویش دفتر ننگین بنی امیّه را در پیشگاه عقل همه ی فرزانگان گشودی و به همه مردمان نشان دادی و آنان را آگاه ساختی که این خاندان (طلقا) آزادشدگان و مولفه القلوب هستند.
قامتت را راست نگه دار ای دخت امیر مومنان ای مادر غم هنوز برای گریه زود است جلوی بارش اشک هایت را بگیر زنان و کودکان نباید چشمان بارانی تو را ببینند آه چه می کنی محبوبه ی خدا؟ صدای ضجه و شیون فرشتگان را نمی شنوی؟ لب از رگ های بریده بردار ، زینب من از آوار آسمان ها بر زمین می ترسم بلند شو اسیر سربلند ، تو قلب این کاروانی اگر تو بنشینی عاشورا خاموش می شود و خون خدا برای همیشه در نینوا می خشکد حرکت کن صدای قدم های تو ضرب آهنگ قیام سرخ ماست حرکت کن قافله سالارش عشق ، زینب ای اسیر سربلند ای تنهای بی برادر ای دل به مصیبت داده ای مادر عشق و درد ، اربعین آمده است و تاریخ بعد از هزار و چهارصد سال همراه تو میخواهد بغضش را بترکاند تاریخ با آن همه ابهت و وقارش در مقابل دل بی قرار تو کم آورده است.
یا زینب اینک تو مانده ای و این قافله بدون سردار تو باید سالار این قافله باشی پس باید فریادِ برادر از حنجره ی تو بیرون بیاید باید پژواک صدایت زلزله وار بنیانِ شام را بلرزاند اینک ای پیام آور کربلا اگر تو لب نگشایی چه کسی خواهد دانست که در نینوا چه گذشته است پس فریاد برآور این رسالت توست ای سالار کاروانِ اسیران سربلند ، تو در آغاز یک مسیر لایتناهی است ای زینب این کاروانِ کوچک تو چون فرات جاری خواهد شد جوشان و شعله ور تا ابدیت زمان یا زینب تو باید سردار قافله کربلا باشی تا در اربعین به انسانها درس های عاشورا را بیاموزی و بگویی که آزادگی و پیروزی در متن فداکاری و خون به دست میآید عاشورا روز شروع نهضت حسینی و اربعین روز پاسداشت از نهضت بزرگ سید شهیدان و سرور اولیای خدا امام حسین (ع) است که با قیام خود در مقابل طاغوت تعلیم سازندگی و کوبندگی به بشر داد و راه فنای ظالم و شکستن ستمکار را به فدایی دادن و فدایی شدن دانست یا زینب اگر خون حسین و یارانش در عاشورا به زمین ریخت ولی با صبر تو در اربعین معنا یافت ای خاک نینوا میدانی که زمینت آسمانی ترین زمین است و تشنه ترین واژه ها در خاک تو معنی میشوند یا حسین خون و عطش آب و صبر و عشق و جراحات در تو معنی میشوند چرا که در روز عاشورا سم اسبان رذل ترین اشقیا با خون پاک تو رنگین شد بعد از عاشورا بود که اربعین زاده شد و اربعین پایان همه ی سر درگمی ها و پایان تشویش ها و پایان دو راهی و تشنگی هاست.
ای دختر امیرمومنان بی شک مصیبت پر گشودنِ مادرت فاطمه آن قدر بزرگ بود که اندوهی جاودان برای تو باشد همه می دانیم که تو هنوز محراب خونینِ مسجد کوفه را از یاد نبرده ای هنوز طعم برنده ی زهر جعده را بر جگر برادرت امام حسن به یاد داری و اینک مصیبتی تازه به نام عاشورا و بدان ای زینب (س) بدان که عاشورا و اربعین در کتاب کهن تاریخ تنها یک نام نیست بلکه خورشیدی است که در آسمان بشریت می تابد و زندگی را برای همه آفریده های خداوند به ارمغان می آورد عاشورا و اربعین تنها حادثه ای نبود که غبار فراموشی بر آن بنشیند و یاد و خاطره اش ازدل ها برود موجی نیست که در نشیب آید و کفی از آن بر آب باقی بماند آتشی نیست که با جرقه ای روشن گردد و با نسیمی گرمای آن به سردی گراید برقی نیست که در آسمانی طوفانی بجهد و بی درنگ خاموش شود.
تو نباید از هم فرو بپاشی چرا که عاشورا به شانه های تو تکیه کرده است زانوان تو هرگز نباید بلرزد کمر راست کن دختر حیدر باید کودکان وحشت زده و هراسان اهل بیت پیامبر را زیر پر و بالت بگیری هنوز برای فرو ریختن و شکستن زود است خیلی زود که تازه اول مصیبت است خواهر غمدیده ام خیمه ها را به آتش کشیدند می بینی؟ شتاب کن باید کودکان را از خیمه های سوزان دور کنی به چه می اندیشی؟ حتما فکر می کنی این صحنه را پیش تر دیده ای؟ شاید به یاد در سوخته ای افتادی که پهلوی مادرت را… یا به یاد مقتل پدرت در محراب کوفه افتادی و به یاد آشیانه ی شعله ور و به یاد کبوتر سفید خونین بال ، ولی اینک برخیز حالا نوبت توست تو نباید از هم فرو بپاشی بی تابی ات را پنهان کن مباد زنان و کودکان بی تابی ات را به تماشا بنشینند تو تنها تکیه گاه این بی پناهانی نگاه کن به آن سمت می بینی؟ دست آن نامرد ، به قصد سیلی به صورت رقیه به آسمان بلند شده شتاب کن شتاب کن خواهر نازدانه ام را دریاب چرا که تو سالار قافله سرهای بر نیزه ای.
یا زینب کبری (س) همانا که آسمانیان التجا به دامان شکوهت برده و زمینیان دخیل به آستانه آسمانی ات می بندند عاشورا به همراهی با تو می بالد و کربلا همیشه معطّر از عطر نام و یاد توست از مدینه تا دمشق از تل زینبیه ات در عراق تا مقام زینبیه ات در مصر از زمین تا آسمان از عرش تا بهشت از دل ارادتمند ما تا حریم حرم مشکل گشای تو فقط تکرار نام آسمانی توست که بر زبان ما جاری است سلام بر خاک تشنه ای که سرگشته تو را خواند سلام بر نگاه های مضطرب تو سلام بر تو ای بانوی ایستاده بر آتش سلام بر سوختگی لب هایت سلام بر گیسوان پریشانت سلام بر لحظه غریبانه اسارتت سلام بر قامت خمیده ات سلام بر جگر سوخته ات یا زینب (س) اربعین است و تو نباید فرو بپاشی.
یا زینب (س) در ظهر عاشورا تاریخ با زبان حسین در کربلا سخن گفت و اینک اربعین است و تو با حنجره ات فریاد برآور که در کربلا هیچ چیز تمام نشده است بلکه عاشورا شروع راه بود برای رسیدن به اربعین کربلا فریادی فرو خفته بوده بود در گلوی زمان که عاقبت این چنین با شکوه و سرخ فواره زد این را همه بدانند فانوسی را که حسین افروخته است به دست تو بر اوجِ تاریخ نصب خواهد شد این رسالت توست بانوی عشق و عطش ، یا زینب حماسه ی سرخ عاشورا وام دار همیشه ی توست و خاطره ی حماسه آفرینی هایت زینت بخش تاریخ کربلاست.
اگر عاشورا مدرسه عشق و ایثار و جانفشانی و تجسّم کمال عبودیت و عرفان تسلیم محض و اطاعت از معبود بود اربعین هم کعبه آمال و مجمع اسوه های کمال است صحنه از جان گذشتگی نور رویان و افشای ماهیت پلید رویان است.
رمز و راز و ماندگاری عاشورا گذر از مرز زمان و مکان بود قیام امام حسین در معنویت و خدایی بودن آن نهفته است و همین مسئله است که الگویی برای پیروزی پیروان آن حضرت در هر زمان و مکان در برابر ظالمان و ستمگران میباشد عاشورای حسینی تبلور یک الگوی راهبردی در هر زمان برای احیای دین و ارزشهای معنوی در اندیشه ها ، جان ها ، زندگی ها و تربیت و سازندگی انسانی است.
احمد رضا بهمنیار
دیدگاه بگذارید