غروب آتشین
صد نوا خیزد ز نای نینوایت یا حسین
نغمه های عشق باشد در نوایت یا حسین
میزند آتش به قلب دوستانت دم به دم
داستان جانگداز کربلایت یا حسین
زد شرر بر قلب خونین تو در دشت بلا
داغ مرگ اکبر گلگون قبایت یا حسین
جان فدا کردی به راه مکتب آزادگی
جان هر آزاده ای گردد فدایت یا حسین
من چه در وصف تو گویم، ای شهید حق که هست
خون بهای خون تو خون خدایت یا حسین
کی شود ریزه خورخوان خوانین، آن که هست
ریزه خوار خوان احسان و عطایت یا حسین
بس که مشتاق حریم با صفایت گشته ام
پر زند مرغ دل من در هوایت یا حسین
در غروب آتشین دشمن پی غارتگری
زد شرر از ظلم و کین بر خیمه هایت یا حسین
دیدگاه بگذارید