گروه فرهنگی جهان نیوز ـ مجدالدین معلمی: ۱. تماس تلفنی رییس مستفعی مجلس عراق به دکتر علی لاریجانی و درخواست کمک از ایران برای حل بحران استان الانبار اتفاق ساده ای نبود. با حداقلی از اطلاعات عمومی هم می توان دانست عمق جدال دشمن شادکن شیعه و سنی در جای جای کشورهای اسلامی عامل چه خونریزی هایی شده است. اما در این تماس تلفنی کمترین مسئله توجه به مذهب و اختلافات مذهبی است.
تماس رییس سنی مذهب مجلس عراق مهم است ولی مهم تر از آن درخواست یک مقام عراقی از یک مقام ایرانی برای کمک به آرامش در عراق است. عراقی های موافق و مخالف ایران می دانند برای حفظ ثبات و آرامش محتاج همسایه ی بزرگ تر هستند!
آمریکا به عراق حمله کرد تا مستعمره ای جدید برای خود ایجاد کرده و محاصره ی ایران را تکمیل کند؛ غافل از اینکه فراتر از جنگ خونین هشت ساله و کینه ی انباشته ی حاصل از آن ارزش های مشترک ایرانیان و عراقی ها و قدرت نفوذ ایران باثبات همه ی معادلات آمریکا را بهم خواهد زد.
اینکه تصور کنیم عراق امروز تحت استیلای جمهوری اسلامی است گزافه نیست! کافی است نگاهی به موضع عراق نسبت به سوریه، عربستان، تکفیری ها و . . . بیندازید تا ببینید در صف بندی جهان عراق به ایران نزدیک تر است یا آمریکا!
۲. دیدن تصاویر رشک برانگیز عزیمت میلیونی عاشقان حسین (علیه السلام) به کربلا در اربعین به همان اندازه مایه ی غم و دلتنگی برای بی توفیق های جا مانده بود که شوق و شعف وصف ناشدنی ناشی از تجمع عظیم شیعیان جهان ذیل پرچم اباعبدالله را باعث می شد.
هر بار که به همت صداوسیما تصاویر راهپیمایی میلیونی شیعیان به سمت کربلا را می دیدم بر خود و توفیق نداشته ام افسوس می خوردم ولی شکوه این راهپیمایی شورانگیز چنان بود که خدا را بابت باز شدن این باب جدید شکر می گفتم. بدون شک این تجمع حسینی فرصتی تازه برای اعتلای شیعیان است.
باید برای فرصت سازی از این رویداد بزرگ فکر کرد. به جد باید مراقب بود فرقه سازی استکبار برای مسلمین به درون شیعیان کشیده نشود. خطرناک است که با رقابت های کاذب دفاتر مراجع عظام تقلید و خود مرجع پندارها این معاشقه ی بزرگ با حضرت عشق به جدلی اختلاف ساز تبدیل شود.
راهپیمایی عظیم اربعین به همان میزان که فرصتی تاریخی برای شیعه است و باید از آن استفاده کرد، توجه کینه داران اهل بیت را هم به خود جلب می کند که باید با هوشیاری از آسیب ها ممانعت کرد.
. عزیزی از اقوام که سابقه ی چندین سال اسارت در زندان های صدام ملعون را داشت تعریف می کرد که یکی از زندان بانان همیشه شعار صدر انقلاب جمهوری اسلامی را مسخره می کرد. می گفته “مگه انقلاب تون گوجه و خیار ه که می خواید صادرش کنید” خیلی دلم می خواهد امروز طرف را ببینم!!
عکس های رفقا از سفرشان به کربلا را که می دیدم و داستان سفرشان را که می شنیدم معنی صدور انقلاب خمینی را می فهمیدم. فرزندان خمینی با عزت و احترام به خانه های عراقی ها پا می گذاشتند! انگار نه انگار دو دهه پیش جنگی خونین بین طرفین بوده است!
دو دهه پیش می خواستیم کربلا را فتح کنیم. امروز با عزت به خانه خانه ی کربلایی ها می رویم! قدر انقلاب را بدانیم!
دیدگاه بگذارید