هنوز نرفته بودیم که التماس دعاها شروع شده بود و یاد از پیاده روی های قبلی توسط السابقون السابقون ها و ذکر خیر چایی های این راه
راستش مشتاق بودم از این چایی های معروف بخورم!
اولین چایی که گرفتم آنقدر شکرش زیاد بود و آنقدر سنگین بود که نتوانستم تمامش کنم!
از آن به بعد البته چایی نخوردم مگرآن که آب جوشی بود برای سبکتر کردنش!
اما خودمونیم این سفر همه چیزش دلتنگی دارد حتی چایی های سنگینی که نتوانستم بخورم!
محمدامین راستگوجهرمی ۰۷ اسفند ۹۱
برگرفته شده از وبلاگ نکته
برگرفته شده از وبلاگ نکته
دیدگاه بگذارید