در راهپیمائی اربعین امسال فرهیختگانی از حوزه و دانشگاه حضور داشتند که قطعا نظرات ارزشمند این اساتید در کمک به عمق بخشی این حرکت عظیم و مانور بزرگ شیعیان تأثیر فراوانی خواهد داشت.
یکی از اساتید حوزه ی علمیه ی قم که سابقه ی تحقیق و پژوهش در دانشگاه های آمریکا را نیز داشته اند، حجت الاسلام و المسلمین دکتر حبیب الله بابایی، عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی هستند که در ایام اربعین امسال در شهر کربلا توفیق زیارنشان نصیبمان شد. نوشتار زیر توسط ایشان در سایت مباحثات با عنوان «بهشت اربعین» منتشر شده است.
توجه مهمانان موکب اربعین حسینی را به مطالعه ی این مقاله جلب می کنیم.
راهپیمایی ایام اربعین در عراق در حال تبدیل شدن به یک پدیده کلان فرهنگی و تمدنی در مقیاس جهان اسلام و بلکه دنیای امروز است. این راهپیمایی نه یک راهپیمایی به سمت کربلا، بلکه یک همایش بزرگ انسانی ـ اخلاقی و فرهنگی است که حقایق بکر و پنهان آن بسیار فراتر از جلوههای ظاهریِ آن است. صحنههای ویژۀاخلاقی و انسانی در دهۀ اربعین در راههای منتهی به کربلا در عراق بسیار شگفتیآور است: اینکه هرکسی مِلک شخصیاش را در معرض استفاده عموم زوار قرار میدهد، اینکه فقرا در انفاق اموال اندک خود از متمولان و ثروتمندان پیشی میگیرند، اینکه بسیاری از مردم کسب و کار خود را در این دهه تعطیل میکنند و ادارات و مدارس نیز به کارمندان و دانشآموزان برای مشارکت در مراسم اربعین مرخصی میدهند، اینکه در این ایام اختلافات خانوادگی با شکلگیری موکبهای خانوادگی و یا پیادهرویهای خانوادگی به سمت کربلا حل و فصل میشود، اینکه مدیریت کاروان بزرگ حسینی در اربعین مدیریتی مردمبنیاد، مستقل و البته کارآمد است، اینکه در این ایام همه فقرا در پرتو مساوات اسلامی از این سفرۀ بزرگ بهرهمند میشوند، اینکه خدمت به زائر چنان ارج مییابد که خادمان در خدمت به زائر و دعوت از او رقابت کرده و از همدیگر سبقت میگیرند، اینکه حرمت زائرالحسین آنچنان اوج میگیرد که عدهای برای تبرک، خاک پای زوار را جمع میکنند، همۀ اینها جلوههای رفتاری و البته طلاییِ خادمین و زائرین حسینی است که هرگز نمیتوان چیستی و ماهیت آن را با ذهنیت مدرن درک کرد. آنچه در این بین، بسیار مهم و البته متفاوت بوده و سرزمین عراق را در این ایام به قطعهای از بهشت تبدیل میکند، روابط پیشرفتۀ انسانی است که در کشوری به ظاهر توسعه نیافته و یا عقبمانده شکل میگیرد. در حقیقت، بهشتی بودن ایام اربعین در سرزمین عراق نه در رفاه و آسایش زائرین، بلکه در شکلگیری مناسباتِ پیشرفته انسانی، اخلاقی، و معنوی در این ایام میباشد.
روابط انسانی در ایام اربعین بر اساس ملاکات دنیوی، و سنجههای ملیتی، سیاسی، طبقاتی و یا قبیلهای شکل نمیگیرد، بلکه بر محور یک امر متعالی، معنوی، و محبوب به صورت نظام خادم ـ زائر انجام مییابد. دراین نظام ارتباطی، هر کسی یا زائرالحسین است و یا خادمالحسین و خادم زائرالحسین. غیر از این دو هویت و شناسنامه دیگری در این همایش بزرگ شناخته نمیشود.
امت اسلامی و بلکه امت انسانی ـ ایمانی همه بر محور حسینبنعلی(علیهماالسلام) نظام ارتباطی خود را بازتعریف میکنند. صورتبندی چنین امتی برپایۀ معشوق و محبوب واحدی انجام مییابد که در آن معرفت، مصیبت، و حماسۀ امام حسین (علیهالسلام) بر همه منها و منیتها غالب گشته و همه را به یک ما تبدیل میکند (وحدت اجتماعی بر پایه معشوق مشترک). علاوه بر معشوق مشترک، عشق مشترکانسانی موجب رقت و لطافت نفسانی و روحی افراد شده و آنها را نسبت به هم مهربانتر و بلکه عاشقتر میکند (وحدت اجتماعی بر اساس عشق مشترک). به بیان دیگر، آنچه جوهر و هسته مرکزی اربعین را شکل داده و آن را به یک جامعه بهشتی در زمانۀ سکولار امروز تبدیل میکند، همین وجود یک ما از منهای مختلف مذهبی، فرهنگی، و دینی بر محور یک هدف متعالی و محبوب است.همه منها و منیتهای سِفلی در پرتو نور حسینی به یک ما و بلکه به یک منِ کُلّی و عِلوی تبدیل میشوند که درآن بهرغم وجود کثرات و تعدد و تنوع، تنازعی در کار نیست، و بلکه هر مقدار براین تعدد و تنوع افزوده میشود، همزیستی و همکاری و همدلی درآن نیز بیشتر میشود.
وجود عشق معنوی و انسانی نسبت به یک کمال لایتناهی ـ که همه از عشقشان حظّی حُبّی میبرند ـ باعث میشود که عشاق به جای نزاع بر سر معشوق، به یکدیگر عشق بورزند، و با عشقورزی جمعی به معشوق مشترک، عشق معنویِ یکدیگر را شعلهورتر کنند، و در نهایت شبکه ارتباطی و اجتماعیمملو از عشق و محبت بسازند که در آن عشق هم هدف است و هم راه، هم در فرد است و هم در جامعه. این نظام ارتباطی عشق ـ محور مناسبات انسانیِ بسیار مترقیای را بوجود آورده و وحدت و انسجام تازهای را خلق میکند کهکمتر میتوان نمونهای برای آن در تاریخ بشریت و حتی جوامع مدرن امروز پیدا کرد. امروز در ادبیات سیاسی، چنین جامعه آرمانی یک رؤیا و آرمانشهر (utopia) تلقی میشود و امکان وقوع چنین روابط آرمانی و انسانی آنهم در دنیای بیروح کنونی حال تصور میشود،و این معجزهای است که حسین بن علی(علیهماالسلام) در جهانِ تهی از عشق و معنویت رقم میزند و افقهای جدیدی را فراروی انسان معاصر باز میکند. ایجاد چنین مناسبات و روابط انسانی در وضعیت مجازی و گسیختۀ مدرن و پسامدرنامروز امری است بسیار خارقالعاده که در عمیقترین لایههای انسانی پیوستگی و همبستگیِ حُبّی میآفریند.این پدیده در مقابل نظریه رنه ژیرارد(René Girard) خودنمایی میکند. آنجا که وی انسجام اجتماعی را در پرتو کشتن عیسی مسیح به عنوان دشمن مشترک ترسیم میکند، در حالیکه در تئوری شیعه و در تبلور انسجام عمیق اجتماعی در اربعین، وحدت و همبستگی نه با دشمن مشترک بلکه با عشق مشترک به یک محبوب مشترک حاصل میشود.
نکته مهم اینکه، هرگز عشق شورانگیز در این جامعه بزرگ انسانی موجب غفلت از عقلانیت و خودآگاهی در این حرکت نمیشود. عشاقالحسین در اوج عشق و احساسشان به آنچه میکنند آگاهی دارند و کاملا فلسفه «حبالحسین» و کارکرد اجتماع حسینی را میفهمند و آن را در قالب شعارهای مختلف و متنوع مانند «حب الحسین یجمعنا»، «یوحدنا حب الحسین»، و یا «عشیره الحسین فوق العشیره»برجسته کرده و آن را نصبالعین خود میسازند.
با چنین تصویری از بهشت اربعین و نظام حُبّی در روابط انسانی آن، رفتارهای زوار با یکدیگر و تعامل خدام با زائرین سیدالشهداء مفهومتر شده و زیبایی و جذابیت آن کمی آشکار میشود و آبشخور این همه ادب و تکریم یکدیگر در میان زوار و خدام، این همه مهماننوازی و التماس برای اجابت دعوت و خدمت، و این همه تواضع و فروتنی در میان زائرین نسبت به یکدیگر معلوم میگردد.
شایان ذکر است هرچند مسایل امنیتی و امور رفاهی و ابعاد سیاسی مراسم اربعین بسیار اهمیت دارد، لیکن این ابعاد ضروری نباید باعث غفلت از جنبه های فرهنگی و لایههای درونی و فکری اربعین باشد. به جد میتوان گفت که با تکیه بر اربعین میتوان نوعی از رنسانس فرهنگی و اجتماعی را در دنیای اسلام بوجود آورد. برای چنین رخدادی لازم است که اندیشمندان، محققان و اساتید در دانشگاه و حوزه در مورد این پدیده تفکر و اندیشه کنند و راهها و روشهای تحلیل و تفکر در آن را هموار کنند. اگر تفسیر این پدیده کلان فرهنگی و تمدنی به دست افراد سادهاندیش سپرده شود، سطحی نگری و ظاهربینی اعجاز اربعین را به محاق خواهد برد و انحرافات دینی و مذهبی در آن رواج خواهد یافت.بنابراین نباید نخبگان، اساتید و محققان در حوزه و دانشگاه از ورود در این مسئله تکبّر بورزند و این راهپیمایی را حرکتی عوامانه تلقی کنند. بلکه باید به چنین حرکتی که عصاره عقلانیت شیعی و دینی در صحنههای اجتماعی است ارج نهاده و آن را تجربه کنند و به جدّ در مقام تحلیل و تدبیر آن برآیند.
منبع: موکب اربعین حسینی
در همایش جهانی اربعین ما به این نگاه های دقیق بسیار نیاز داریم. ای کاش نخبگان ما ضرورت شرکت در پیاده روی اربعین را درک می کردند. این مراسم معنوی چیزی فراتر از یک برنامه مذهبی شیعی و اسلامی است. یک اتفاق عجیب و منحصر به فرد در حال وقوع است که باید آن را دریافت. به نظر من نفهمیدن اربعین نوعی عقب ماندگی است.
احسنت به این نگاه دقیق و ظریف