راهمان را گرفتیم و هنوز در جاده ی خلوت راه می رفتیم نزدیکی های ستون 870 و این طور ها بودیم قرار بود شب کمی زیاد تر راه بیفتیم تا روز بتوانیم کمی بخوابیم آخر دل کندن از خواب شیرین بود بسی سخت... ادامه متن
به سختی از حرم امیرالمؤمنین و شهر نجف می شد دل کند ولی چاره ای نبود باید اربعین در کربلا می بودیم. با جواد داشتیم صحبت می کردیم وسطش برگشتم گفتم:« خیلی کم نجف بودیم دیگه بر نمی گردیم؟» که او... ادامه متن