جابر نتوان گفت چه آمد به سر ما كز جور خزان ریخت همه برگ و بر ما ادامه متن
بر پای گل از خار ستم، آبله پیداست سر سلسله ای را اثر سلسله پیداست ادامه متن
باز آوای جرس بر جگرم آتش زد اشک آتش شد و بر چشم ترم آتش زد ناله آتش شد و بر برگ و برم آتش زد سوز دل بیش تر از پیش ترم آتش زد ادامه متن
Hosted by Webramz Hosting