دراز کشیده بودم روی زمین، هوای دم گرفته موکب همه را فراری داده بود. چشمم به او افتاد که یک گوشه موکب آرام نشسته بود، کم کم پلک هایم سنگین شد اما از زور گرما یک ربع بعد بیدار شدم، او هنوز هما... ادامه متن
دراز کشیده بودم روی زمین، هوای دم گرفته موکب همه را فراری داده بود. چشمم به او افتاد که یک گوشه موکب آرام نشسته بود، کم کم پلک هایم سنگین شد اما از زور گرما یک ربع بعد بیدار شدم، او هنوز هما... ادامه متن
Hosted by Webramz Hosting