قریبا از آغاز ماه صفر یعنی بیست روز پیش از اربعین، موکبها ـ همان هیأتهایی که پذیرایی و خدمت زوار ابا عبدالله را رقم میزنند ـ امکانات و اقلام مورد نیاز را برای استقبال بزرگ آماده میسازند. ادامه متن
تمام این زائران پیاده توسط مردم میهمان نواز عراق با نهایت خضوع پذیرایی می شوند و اعتقاد دارند که باید منت زائر را کشید. شخصی می گفت ما یک سال پس انداز می کنیم تا بتوانیم در این ایام از زائرا... ادامه متن
این جمعیت عظیم خروشان ترکیبی بس شگفت دارد: ادامه متن
پارسال اربعین مسیر پیاده روی خصوصا نزدیک کربلا، پر بود از تابلوهایی که روی شان احادیث قشنگ و نابی از زیارت امام حسین(ع) نوشته شده بود ادامه متن
شما با اون وهابی ها چه فرقی دارید؟ اونا می کشند بروند بهشت، شما هم می روید تو دل خطر کشته بشید برید بهشت! ادامه متن
راستش برای مایی که از دو ماه پیش حول و ولای این را داشتیم که مبادا در پیاده روی کم بیاوریم؟ و اصلا می توانیم این همه راه را پیاده برویم؟ ادامه متن
کم کم به ظهر نزدیک می شدیم. از قبل اعلام کرده بودند آقای پناهیان در یکی از موکب ها بعد از نماز ظهر سخنرانی دارند. در طی مسیر مشغول عکس گرفتن از هوا و زمین بودم که یک مرتبه متوجه جمعیت منسجمی... ادامه متن
انگار همه برای حسین بودند و حب حسین برای همه. ادامه متن
بسم رب الزهراء کوله اش را با ذکر یا زهرا برداشت، انداخت بروی شانه اش… از پله ها آرام پایین آمد، آماده سفر بود… هم کاروانی هایش درحال آماده شدن بودند، رو کرد به یکی از دوستانش و گ... ادامه متن
این آخری ها حالم عوض شده به شدت ساکت و گرفته ام و انگار غمی دلم را فشرده می کند، بر عکس نشاط ، شادی و وجد روز اول است. ادامه متن
یک ساعت بعد به مرکزی میرسم که مربوط به حرم امام حسین(ع) است. نام اش را نوشته "موکب العتبة الحسینیه المقدسه لاستراحته الزائرین" ادامه متن
در قسمت اول خاطرات اربعین که از دید یک عکاس به رشته تحریر در آمده است، ازدحام در هنگام خروج از ایران، کسب اجازه از امیرالمومنین در نجف و روبرو شدن با ملت های مختلف در شروع سفر و همچنین توصیف... ادامه متن