چهل شبانه گذر کرد بر زمین بى تو چهل شبانه بى عشق، بى یقین، بى تو ادامه متن
ای غایب از نظر، نظری کن به خواهرت زینب نشسته بر سر قبر مطهرت ادامه متن
داستان هایی که از شام خراب آورده ام عالمی از صبر خود در اضطراب آورده ام ادامه متن
الا ای گل که پرپر زیر خاکی به زیر خاک و چون دل چاک چاکی ادامه متن
زینب رسیده از سفر برخیز ارباب با کاروانی خون جگر، برخیز ارباب ادامه متن
برگشتم از رسالت انجام دادهام زخمیترین پیمبر غمگین جادهام ادامه متن
به قطره قطره اشکم ازین سفر (تائب) هماره آب، دل سنگ خاره می کردم ادامه متن
آن باده ای كه روز نخستش نه خام بود یك اربعین گذشت و دوباره به جام بود ادامه متن