باز دلم خون شد و چشمم گریست آنکه درین روز چون من نیست کیست؟ باز دگر باره رسید اربعین جوش زند خون حسین از زمین ادامه متن
دیده خونبار دارد آسمان کربلا هست تا در انتظار کاروان کربلا روز و شب در انتظار مقدمِ آلِ علیست تشنه کامیها به دشتِ بیکران کربلا ادامه متن
ما را که غیر داغ غمت برجبین نبود نگذشت لحظه ایی که دل ما غمین نبود هرچند آسمان به صبوری چو ما ندید ما را غمی نبود که اندر کمین نبود ادامه متن
صد نوا خیزد ز نای نینوایت یا حسین نغمه های عشق باشد در نوایت یا حسین میزند آتش به قلب دوستانت دم به دم داستان جانگداز کربلایت یا حسین ادامه متن
تو ساحل خون دلم، که غرق موج ماتمه پهلو می گیره کشتی ای، که تو تلاطم غمه ادامه متن
ساربانا ز اشتران بگشای بار لحظه ای ما را به حال خود گذار اینکه بینی سرزمین کربلاست خاک او آغشته با خون خداست ادامه متن
چشم گریان سویت از شام خراب آورده ام خیز، ای لب تشنه از بهر تو آب آورده ام گر بپرسی داغ تو با سینه خواهر چه کرد قامت خم گشته یی بهر جواب آورده ام ادامه متن
نگاه گریه داری داشت زینب چه گام استواری داشت زینب دل با اقتداری داشت زینب مگر چه اعتباری داشت زینب ادامه متن
عذار نیلی و قدّ خم و چشم تر آوردم گلاب اشک بهر لاله های پرپر آوردم زجا برخیز ای صد پاره تر از گل! تماشا کن که از جسم شهیدانت، دلی زخمی تر آوردم ادامه متن
ای کربلا به قافله کربلا ببین حال مسافران به درد آشنا ببین ما زائران خون خداییم کربلا بر کاروان زائر خون خدا ببین ادامه متن